نویسنده...

به یادش...

نویسنده وبلاگش را، پاره‌ی تنش را دوست ندارد.
یا
نویسنده وبلاگش را پاره‌ی تنش نمی‌داند.

نویسنده نه تنها این وبلاگش را که اون وبلاگش را هم نه پاره ی تنش می‏داند نه... دوستش دارد!
نویسنده معتقد است اصلا این فضا چیزی برای دوست داشتن ندارد!
نویسنده معتقد است نه تنها فضای مجازی نت، که حتی فضای مجازی حاصل از تلفن و به‏ویژه موبایل و به‏ویژه‏تر اس‏ام‏اس تنها جایی‏ست که اوج سو‏تفاهم و دروغ و خالی‏بندیست!... جایی که هیچ کس یا شاید راست‏تر باشد که بگویم کمتر پیام منتقل می‏شود و تنها توهم انتقال پیام است! شاید هم توهم نباشد اما هر چه هست، راست‏ها منتقل نمی‏شود!
نویسنده معتقد است در این فضا...
نویسنده را اگر ولش کنید شاید هر چه از دهنش درآید،‏ البته به سبکی مودبانه، و اگر لازم شد با دلیل و سند، بار این فضای مجازی خواهد کرد!
نویسنده در این فضا زیاد حاضر می‏شود اما هنوز هم از این فضا...
نویسنده از این فضا بدش می‏آید!
نتیجه اینکه نویسنده در این فضا چیزی را قابل دوست داشتن نمی‏داند چه برسد به پاره‏ی تن خود دانستن، حتی اگر وبلاگی باشد که مدت‏ها در آن نوشته باشد... چیزهایی را که دوست می‏داشته و دغدغه‏هایش را...

همین!


» نظر